چند وقت پیش یه نفر بین حرفاش بهم گفت: “ مثلن خودت، هیچ هنری نداری” بعدش البته کلی معذرت خواهی کرد که منظوری نداشته و این حرفا،
ولی واقعا من هیچ هنری ندارم، فقط پوست کلفتم، هر چی که هستم الان بخاطر پوست کلفتیمه، مجبورم که پوست کلفت باشم، اصلن نمیدونم چرا میخوام ادامه بدم، هیچوقت حس نکردم درستم، همیشه غلط بودم، چند روز پیش که مامان بابام دعواشون شده، فقط به خودم میگفتم این تقصیر تو بوده که اینا انقد پرخاشی و عصبین، من انقد بیشعور و غر غرو بودم که اینا اینجوری شدن. همیشه به این فکر میکنم که نبودنم بهتر از بودنمه، ادم باید فایده داشته باشه، ادم بی فایده بهتره نباشه.
منم فایده ای ندارم و همچنان زندم و اکسیژن هدر میدم
بیخیال
هرچی بیشتر برای نبودنم تلاش کنم موندنی تر میشم