مالی خو لیا

تراوشات ذهن مالیخولیایی من

مالی خو لیا

تراوشات ذهن مالیخولیایی من

امروز صبح رفتم بانک که درخواست دست چک جدید بدم، قبلیه تموم شده.دفعه سوم هست که میرم برای تمدید، این مرتیکه که مسئول این کاره هی سنگ جلو پام می ندازه، اول گفت چک هات برنگشته، چهار تاش بیرونه.دفه بعد گفت حسابت هم کم جریان داشته.رفتم چک هامو جمع کردم، حسابم و یک هفته است شارژ کردم، یعنی رفتم از یه حساب دیگه پول انتقال دادم تو این حساب که جریان داشته باشه ، حالا این آقای به اصطلاح محترم میگه امتیازتون پائینه ، باید حداقل چهارتومن ثابت تو حسابتون بزارید یک ماه تا امتیازتون بیاد بالا.آخه مرتیکه من اگه چهارتومن ثابت داشتم که نمیو مدم دست چک از تو بگیرم تو دوغوز آباد هفت تپه. معدم تیر میکشه وقتی دوباره به کاراش فکر می کنم. یه احمق به تمام معنا که تو بانک کار کردن و باید بهش یاد داد. بهش میگم الان دست چک لازم دارم یه کاریش بکنید، می گه به رئیس شعبه بگید ایشون اکی داد باشه.وقتی پیش همون رئیس شعبه شکایتش و کردم و حسابم و بستم  می فهمن .می خواستم توضیح بدم که مردک من اینجا حساب حقوقم هست ، به اضافه اینکه من می خوام ماشین بخرم این یعنی حساب من حداقل تا دو سال پشت هم هی شارژ میشه ، بنابراین امتیازم می ره بالا، بانک شما هم خیالت راحت می شه که یه حساب دیگه هم داره که پول بچاپه ازش.اما حوصله بحث ندارم، حوصله توضیح ندارم، حوصله تقلا و تلاش برای بدست آوردن ندارم.

دوست ندارم برای این موضوع التماس کنم و خواهش و تمنا.

بدون دست چک زندگی می کنم . سعی می کنم پول جمع کنم که ماشین نقد بخرم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد