مالی خو لیا

تراوشات ذهن مالیخولیایی من

مالی خو لیا

تراوشات ذهن مالیخولیایی من

خصوصی طور

سوار ماشین خواهرم که میشم، میگه یه آهنگ هم تو بزار، آخه مال من دیگه تکرارین، میگم نه من آهنگی ندارم. مامانم میگه یه کتاب بده از کتابخونه ات بخونم می گم، من به اون صورت کتابی ندارم که بخونی، خواهرم میگه با دوستات ما رو آشنا کن، میگم آخه دوستی ندارم اون طوری که شما بخوای ببینیش.

نه که اینا درست باشه، اتفاقا هم آهنگ زیاد دارم هم کتاب هم دوست، منتهی می دونم که برا دور و اطرافیام نه جالبه نه جذاب نه خوب.

یه زندگی کاملا خصوصی در عین حال عمومی دارم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد