مالی خو لیا

تراوشات ذهن مالیخولیایی من

مالی خو لیا

تراوشات ذهن مالیخولیایی من

هر چی آرزو داشتیم داره میره به باد

من همیشه دوست داشتم که جوان مرگ شم. 

تو بیمارستان هم بمیرم.

موقع مردن و جون دادن،  دور و اطرافم خانواده و آشنا نباشه، یعنی آخرین صورتهایی که می بینم پرستار و مرده شور و رئیس سردخونه و دکتر باشند. 

متاسفانه دارم پیر میشم و این آرزوی جوون مرگی و باید ببرم تو گور.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد