دیروز 25 خرداد
تو سرویس نشستم ساعت چهار و چهل دقیقه بعدازظهره، تمام بدنم خیس عرقه، کف دست و پام داغ کرده،
مغزم داره از ته حافظه ام یه صحنه ای رو مدام میاره جلو چشمام.
.
من هر لحظه در حال پاک کردنم
حذف کردن گذشته