مالی خو لیا

تراوشات ذهن مالیخولیایی من

مالی خو لیا

تراوشات ذهن مالیخولیایی من

امروز 3 مرداد

میدونم اگه یه روز کارنکنم و پول نداشته باشم دیگه هیچ جا، هیچ جایگاهی نخواهم داشت.  چون به پدر و مادرم نیاز مالی ندارم برا همین اذیت نمی کنن. گرچه گاهی اوقات از دستشون در می ره. بدبختانه از روی حرفها و نگاه های آدم ها می تونم بفهمم که دوستم ندارن و گاهی اوقات اصلا از من بدشون هم میاد. می فهمم که بیشتر اوقات تو مخ آدم های دور و اطرافم هستم. تازه من فیلم هم بازی می کنم ولی با این حال بازم آدم هایی هستن که من تو مخشون باشم. خب این موضوع رو هم باید در نظر بگیرم که من خودم هم از خودم بدم میاد چه برسه به مردم.

نظرات 1 + ارسال نظر
در بازوان جمعه 8 مرداد 1400 ساعت 16:16

سلام
خداروشکر برای استقلال مالی.

شاید رفتار درست رو بلد نیستن که شما فکر میکنید دوستون ندارن.

دیگه بعد از سی و هفت سال فهمیدم که بلد هستن ولی با من جور دیگه ای هستند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد