مالی خو لیا

تراوشات ذهن مالیخولیایی من

مالی خو لیا

تراوشات ذهن مالیخولیایی من

دکتر بعد از اینها

این پای چلاق ما هم همه را دکتر کرده، این فرهنگ گه گرفته ایرانی، هر کسی یه نظری می‌دهد، اگر فلان کار و کنی زودتر راه میوفتی، اگر بهمان کار و کنی بهتر می‌شود، این می‌شود که با خودت می‌گویی، بهتر است از جلوی چشمشان گم شوی که کمتر این پای چلاقت را ببینند و کمتر احساس ترحم کنند و کمتر نظر بدهند که کمتر این ادم چلاق را جلوی چشممان ببینند. 

یا اینکه گاهی اوقات می‌زنند بر طبل مسخره کردن که بگویند که هیچ چیزی نیس، فقط کمی چلاقی، بعد از اینکه بلند میشوی و شروع میکنی با این عصای گه راه افتادن، نیش خند و جوک و حرفهای مثلا خنده‌دارشان شروع می‌شود، از الان تا اطلاع ثانوی شدی موضوع جوک و مباحث پزشکی و ورزشی و سرگرمی. 

حالا من با شکم گرسنه این گوشه‌ی اتاق افتاده‌ام و منتظرم تا خانه خالی شود و بتوانم تا اشپزخونه خودم را برسانم و چیزی بخورم ، اره اره میدانم کسخلم، 


نظرات 3 + ارسال نظر
. چهارشنبه 4 اسفند 1400 ساعت 07:47

اوضاعت خرابه پس.
برای کله کچله من هم همینطوره: چقدر پیر شدی،موهات ریخته،برو دکتر،برو پیش فلانی، فلان چیز رو بمال و ...

اوضام خیلی خرابه، :)

Salam جمعه 29 بهمن 1400 ساعت 16:25

در نوشتن
کلمه های زشت بکار نبرید

در یک موقعیت‌هایی اجتناب‌ناپذیر است، ولی سعی خودم را می کنم.

بهشت جمعه 29 بهمن 1400 ساعت 16:13 http://nochagh.blogsky.com

عصبانی نشو.این نیز بگذرد.گهی پشت زین و گهی زین به پشت بودن، رسم زمونه است.بذار باعث اظهار نظرات بشی.سکوت اون قدر بد است که من گاهی تلفن گویا را شماره گیری می کنم صدای کسی را بشنوم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد