مالی خو لیا

تراوشات ذهن مالیخولیایی من

مالی خو لیا

تراوشات ذهن مالیخولیایی من

شاش ناخوانده

دیشب بعد از سالیان سال که از زمان بچگیم می گذرد، در خواب شورتم را خیس کردم، کم مانده بود که تشک را هم خیس کنم که از خواب پریدم، نمی دانم چرا یهو اینجوری شد. تو خواب همش دستشویی داشتم ولی فکر می کردم رویاست، تا اینکه مثانه ام فشار آورد و همان در خواب شاشید به شورت ما تا ما یهو از خواب بپریم. اصلا یادم نمی آید که چه خواب می دیدم که انقدر محوش بودم که بخاطر توالت نمی خواستم بیدار شوم. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد