دلم براش تنگ شده
:(
برا بدنش
برا بعضی حرفای چرت و پرتش
برا گیتار زدنش
برا صورتش
برا وقتیکه همه ی زندگی مو براش گزارش بدم
.
.
.
سه روزه که اندازه یه عمر افسرده ام. قرصهام تموم شده . بدون اختیار عصبیم. فقط میخوام بخوابم.
دیروز تو آزمایشگاه بی اختیار داشتم به مردی نخ میدادم. بی اختیار نگاش میکردم. بی اختیار به حرفاش گوش می دادم، یک اوباش به تمام معنا بود.
چند روزه که تا فرصت پیدا میکنم خود ارضایی میکنم. اینکار کمی آرومم میکنه.
are you ok honey???
where are you
همینجام
میشه بیای و بنویسی
حتمن.
از حالا اسمم رو از یه نقطه تبدیل به دوتا نقطه میکنم تا با این پزشک یه نقطه ای اشتباه گرفته نشم.
والا ، کار خوبی میکنی
اون شخص اوباش متوجه نگاهها شد
قطعن، انقدر که هی چشمم میفتاد بهش
من نگفتم که یهو زینب شی. گناه رو آدم کم کم ترش میکنه. دزش که کم بشه هم خوبه
دست شما درد نکنه. نسخه دیگهای ندارید؟!!!!!!
بدن انسان با مصرف دارو مقاومتش زیاد میشه و بعد از مدتی قرص ها هم اثری نداره. نفس عمیق رو بهت پیشنهاد میکنم. در اینترنت روش درست نفس عمیقو سرچ کن
بله، ممنون
کمی یاد اون دونیاتم باش. هرچند نمیدونم این زندگی تو همش چاخانه یا راست. ولی خیلی زندگی پوچ و کثیفیه. هیچ وقت ررای ت به دیر نیست. خدا از هرکسی بیشتر دوستت داره و منتظره که فقط بهش یه رو کنی.
اون دنیایی هم مگه هست؟!!!!!!!!!!!!
باید آزمایش hiv بدهی. در اسرع وقت این کار را حتما بکن.
عجب!!!!!