مالی خو لیا

تراوشات ذهن مالیخولیایی من

مالی خو لیا

تراوشات ذهن مالیخولیایی من

امروز جمعه8 مهر

دلم براش تنگ شده 


:(

برا بدنش

برا بعضی حرفای چرت و پرتش

برا گیتار زدنش

برا صورتش

برا وقتیکه همه ی زندگی مو براش گزارش بدم

.

.

.



سه روزه که اندازه یه عمر افسرده ام. قرصهام تموم شده . بدون اختیار عصبیم. فقط میخوام بخوابم. 

دیروز تو آزمایشگاه بی اختیار داشتم به مردی نخ میدادم. بی اختیار نگاش میکردم. بی اختیار به حرفاش گوش می دادم، یک اوباش به تمام معنا بود.

چند روزه که تا فرصت پیدا میکنم خود ارضایی میکنم. اینکار کمی آرومم میکنه. 

نظرات 8 + ارسال نظر
خانوم ف شنبه 16 مهر 1401 ساعت 14:34

are you ok honey???
where are you

همینجام

خانوم ف یکشنبه 10 مهر 1401 ساعت 22:12

میشه بیای و بنویسی

حتمن.

.. شنبه 9 مهر 1401 ساعت 15:55 http://Mountain2018.blogsky.com

از حالا اسمم رو از یه نقطه تبدیل به دوتا نقطه میکنم تا با این پزشک یه نقطه ای اشتباه گرفته نشم.

والا ، کار خوبی می‌کنی

. شنبه 9 مهر 1401 ساعت 15:53 http://Mountain2018.blogsky.com

اون شخص اوباش متوجه نگاه‌ها شد

قطعن، انقدر که هی چشمم میفتاد بهش

hhb شنبه 9 مهر 1401 ساعت 13:30

من نگفتم که یهو زینب شی. گناه رو آدم کم کم ترش می‌کنه. دزش که کم بشه هم خوبه

دست شما درد نکنه. نسخه دیگه‌ای ندارید؟!!!!!!

. جمعه 8 مهر 1401 ساعت 22:00

بدن انسان با مصرف دارو مقاومتش زیاد می‌شه و بعد از مدتی قرص ها هم اثری نداره. نفس عمیق رو بهت پیشنهاد می‌کنم. در اینترنت روش درست نفس عمیقو سرچ کن

بله، ممنون

کمی جمعه 8 مهر 1401 ساعت 21:34

کمی یاد اون دونیاتم باش. هرچند نمی‌دونم این زندگی تو همش چاخانه یا راست. ولی خیلی زندگی پوچ و کثیفیه. هیچ وقت ررای ت به دیر نیست. خدا از هرکسی بیشتر دوستت داره و منتظره که فقط بهش یه رو کنی.

اون دنیایی هم مگه هست؟!!!!!!!!!!!!

. جمعه 8 مهر 1401 ساعت 21:14

باید آزمایش hiv بدهی. در اسرع وقت این کار را حتما بکن.

عجب!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد