مالی خو لیا

تراوشات ذهن مالیخولیایی من

مالی خو لیا

تراوشات ذهن مالیخولیایی من

. . .

 روز پنج‌شنبه 24 آذر 1401، رفتم خونه یکی از (دوستام، پارتنر، آشنا، )واقعا نمی دونم اسمش و چی بذارم، شب و اونجا می‌مونم، سکس می‌کنیم، بد نگذشت ولی زیاد هم خوب نبود، بیشتر حرف زدیم، بیشتر حرف زدنمون کیفیت داشت تا سکسمون، فرداش می‌رم خونه. دو هفته بعد وقت پریودمه، پریود نمی‌شم، علائم دارم ولی نمی‌شم، چند روز منتظر می‌شم، بهش پیام دادم که تو مطمئنی از خودت، اولش مسخره بازی دراورد، بعد گفت آره، مطمئنم. بعد دو روز وقت دکتر می‌گیرم، هنوز حالم خیلی بد نشده، یه امیدی دارم چون دو تا بیبی چک زدم، دیدم منفیه، ولی یه جا خوندم که بیبی چک هم خطا داره، خلاصه روز دکتر می‌رسه، دکتر اولین سوالش اینه که وسیله جلوگیری چی استفاده کردی؟ من، مات و مبهوت، یه آن انگار تازه فهمیدم چه خریتی کردم، با تته پته گفتم هیچ چی. ولی دوست پسرم می‌گه مطمئنه. دکتر دیگه اصلن حرفای من و نمی‌شنوه، فقط تا دید گفتم هیچ‌چی یه برگه برداشت شروع کرد آزمایش خون نوشتن، با یه نسخه آمپول و میگه اگه آزمایش خونت منفی شد بیا برات آمپول بزنم که پریود بشی، گفتم مگه میشه تو این سن من حامله بشم، گفت آره، چرا فکر کردی نمی‌شی؟! گفتم نمی‌دونم، شاید فک کردم پیرم، دیگه نپرسیدم اگه مثبت شد چکار کنم، فقط نسخه‌ها رو گرفتم و زدم بیرون از مطب، اونروز که رفتم مطب چهارشنبه بود، دکتر گفت شنبه برو، الان بری معلوم نمی‌کنه. اون شب چهارشنبه برام مثل مرگ بود، اصلن برای طرفم مهم نبود که من پریود نشدم، شاید حامله باشم، اصلن یه حالی ازم نمی‌پرسه که چی شدی؟ ولی من بهش پیام دادم، خیلی استرس و اضطراب داشتم، کلن خودم و باخته بودم، همش به بعد از آزمایش فکر کردم، که اگه مثبت بود باید چکار کنم، فقط جواب می‌ده که نگران نباش پریود می‌شی. چیزی نیس. چهارشنبه دو تا قرص دیازپام می‌خورم، با بدبختی خوابم می‌بره، با کابوس پنجشنبه صبح از خواب می‌پرم، تا شب فقط منگ و ماتم،از بس غذا نخوردم و فقط دیازپام انداختم بالا، زیر چشام سیاه و گود شده، وزنم دوباره کم شده،  جمعه صبح، میرم حمام ، خودارضایی می‌کنم، بعد از یک ساعت پریود می‌شم. این چند روز یکی از سیاه‌ترین روزهام بود. یازده روز فاصله زمانی بین منتظربودن برای پریود تا پریود شدن بود که مثل مرگ بود این روزها برام، دیگه هیچ‌وقت بدون وسیله جلوگیری ، سکس نمی‌کنم.

نظرات 4 + ارسال نظر
تراویس بیکل چهارشنبه 17 اسفند 1401 ساعت 15:57 https://travisbickle1.blogsky.com/

میگم یه پاپ اسمیر و ماموگرافی و چکاب هم میگفتی واست بنویسه.

پاپ اسمیر و آزمایش های دیگه اش و قبلن داده بودم، ولی حالا بازم باید برم دوباره یه چکاپ بدم،

نون سه‌شنبه 16 اسفند 1401 ساعت 18:02

مگه دوست داشتئ حامله بشی که میگی برام قفله؟

شبنم سه‌شنبه 16 اسفند 1401 ساعت 15:29

شرمنده میتونم بپرسم شما چند سالتونه؟چجوری خود ارضایی میکنی با وسیله ی خاصی؟

تراویس بیکل سه‌شنبه 16 اسفند 1401 ساعت 11:16 https://travisbickle1.blogsky.com/

حیف.
منتظر بودم بگی نی نی داری،بیام بوست کنم.

واقعن بچه برام قفله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد